آوای نازمآوای نازم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آنا ی نازمآنا ی نازم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

هدیه ناب خدا

روز 35

1392/9/17 20:35
نویسنده : مامان نرگس
193 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پاره تنم

مامانی خوبی عزیز دلمممممممممم ؟؟؟ اون تو جات خوبه ؟ راحتی ؟ امیدوارم خدا بهم توانایی بده تا بتونم خیلیییییی خوب از هدیه نابش نگهداری کنم .

منم خوبم خداروشکر همه چی خوبه . نه حالت تهوع هم ندارم . مامان میگفت که خودش و خالم و دختر خالم که حالت تهوع نداشتن و اگه به اونا کشیده باشم که من هم حتما همینطورم . امروز مامان مهربونم که مریض شده بود و رفته بود دکتر گفتم نهار آش درست میکنم بیا خونمون و اومد و بیچاره هی میگفت نزدیک من نشین تو هم میگیری و زود هم رفت که یه موقع من ازش نگیرم .

امروز که یکم زیادی کار کردم بعدازظهر که بابایی اومد عصرونه که خوردیم دیگه نا نداشتم و دراز کش شده بودم و چشمام هم باز نمیشد و بابایی هم نگرانمون شده بود و براش توضیح دادم .

امروز که تو سررسیدم مینوشتم و روزها رو که شمردم و نوشتم امروز روز 35 بود و هفته ی 5 هم به سلامتی تموم شد . لحظه شماری میکنم برای 30 آذر که برم سونو و شما رو ببینم عسلم . 35 هفته ی دیگه هم میای بغلم گلم . به امید اون روز .......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان بهار مهرنگار
18 آذر 92 11:57
سلام عزیزم.مبارکه بارداریت تا می تونی لذت ببر از لحظات نابش.منم حالت تهوع نداشتم فقط عضله هام درد می کرد. انشالله به سلامتی فارغ بشی. عزیزم ن قصد دارم با هم بیشتر اشنا بشیم اگر مایلی به من پیغام بده .منتظرم دوست جدیدم
مامان نرگس
پاسخ
سلام ممنونم مرسی که اومدین آره دقیقا من هم عضله هام درد میکنه خوشحال میشم
مام پارسا
18 آذر 92 18:23
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیز دلم...خوبی قربونت برم... باااااااااااااااازم بهت تبریک میگم...خیلی خیلی خیلی خوشحالم ایشالله تا چند ماه دیگه صورت مثل ماه دردونه ات رو توی وبت میذاری و می بینم بازم از صمیییییییییییییم قلبم بهت تبریک میگم خیلی دوستتون دارم
ادی
20 آذر 92 0:21
وااااااااااااااااااای عریزممممممممم چند روز بود سر نزده بودم به ویلاگتتتتتتتتتت. نمیدونییییییییییییییییییییییییییییییییییییی چقدر خوشحال شدم. مبارکت باشه عزیزممممممممممممممممممممممممم