آوای 2 ماه و 16 روزه ی من
سلام خیلی از دست خودم ناراحت و عصبانی ام که نتونستم این مدت برات بنویسم ولی تا دلت بخواد فیلم و عکس ازت گرفتم . تو یه پست جدا فقظ باید خاطره زایمانم رو بنویسم که فقط تو یه کلمه میتونم توصیفش کنم اونم درد ه . انقدرررررررر که من درد کشیدم میدونم که الان میگید مگه طبیعی زایمان کردی باید بگم که خیر سزارین بودم ولی شانس من اینطور بود دیگه . برخلاف دوران بارداریم که بسیار بسیار راحت بود . فقط خداروشکر که دخترم صحیح و سالم تو بغلمه همین . دیگه بقیش بمونه تو همون پست بگم .. از خوشحالی هادی هر چقدر بگم کم گفتم .. فقط خدارو شکرررررررررررر میکنم. الان دیگه من خوشبخت ترین آدم دنیام و غیر از سلامتی خانوادم هیچ چی نمیخوام .. الان که دارم...