آوای نازمآوای نازم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آنا ی نازمآنا ی نازم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

هدیه ناب خدا

شروع هفته دوازدهم

1392/11/1 13:50
نویسنده : مامان نرگس
473 بازدید
اشتراک گذاری

سلام لیموترش مامان شما الان 5 سانتی متر هستی و اندازه یه لیموترش و 15 گرم وزن داری .

الهی مادر به قربونت. مامانی ببخشید این چند روز گذشته خیلی اذیتت کردم .عزیزجون و آقاجون از مکه اومدن و این چند روز حسابی سرمون گرم بود و قسمت خوبش سوغاتی ها بود که برای شما یه آویز طلا به شکل کعبه یه پتوی خیلی خوشگل یه اسباب بازی شتر که کلی هم سر اون خندیدیم دوتا بادی سفید خوشگل و کلی چیزای دیگه برای من و بابایی.دستشون درد نکنه ایشالله بازم برن و برامون سوغاتی بیارن.

مامانی هفته ی گذشته پنجشنبه با تاخیر شیرینی اومدن شما رو دادیم به خانواده ی مامانی و همگی رفتیم رستوران سنتی شاخه طوبی و خوش گذروندیم و یه چیز دیگه هم اینکه شنبه 27 دی ما اولین عروسی رو با هم رفتیم تو سالن قصر نشاط عروسی خواهر صمیمی ترین دوست بابایی یعنی عمو سهیل و خیلی خوشحال بودم که شما هم هستی و به بابایی هم خیلی خوش گذشته بود در کنار دوستاش . یه خانمی کنارمون نشسته بود که یه پسر 3 یا 4 ساله داشت که کلی از تجربیات بارداریش رو به من گفت که مثلا دلستر خیلی خوبه و چند تا ویتامین شمرد که داره و برای پرمو شدن ژله بخورم و خیلی چیزای دیگه . بابایی هم میخندید میگفت اگه به من بکشه به اندازه ی کافی مودار میشه دیگه بیشتر از اون نمیخواد .

شنبه به دایی جواد گفتم رفت برام وقت سونوی غربالگری گرفت از بیمارستان چون به محل کارش نزدیکه و برای 8 بهمن وقت دادن. یه چیز خیلی خوبی که اتفاق افتاد این بود که زن عموی بابایی میگفت صبح زود وقتی ناشتا هستی دقت کن زیر دلت چند تا مثل نبض میزنه و اون تکونای بچه هست . میگن خانم هایی که تجربه بارداری داشتن خیلی زودتر متوجه میشن حرکت بچه رو . حالا اگه متوجه هم میشدم نمیدونستم که تکون بچست . امتحان کردم و متوجه شدم وای حس خیلی خوبی بود . مرسی مامانی .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان بهار،مهرنگار
30 دی 92 22:36
رسیدن مامان و بابا به سلامتی.به به چه سوغاتی هایی مخصوصا پلاک وای از اولین حس تکون گفتن نگو که دلم میره.با تمام وجودت لذتشو ببر.سالم باشی مامانه گل