آوای نازمآوای نازم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
آنا ی نازمآنا ی نازم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

هدیه ناب خدا

یه خواب شیرین مثل هلو ..

1392/8/18 14:08
نویسنده : مامان نرگس
234 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی حالت خوبه خوش میگذره اون بالا بالاها ما هم خوبیم خداروشکر

شروع کردم داروهام رو دارم میخورم ازشونزدهم دارم کلومیفن میخورم تا بیستم از بیست و یکم هم 4تا آمپول منوگون باید بزنم همزمان با امپول هم قرص equin رو شروع میکنم انشالله اگه خدا بخواد . مامانی دعا کن تا زودتر بهم برسیم عسلی مامان هلوی شیرین مامان

وای مامانی امروز صبح خواب میدیدم یه هلوی شیرین و رسیده میخورم اومدم تو نت تعبیرش رو خودنم نوشته بود اگه صورتی و رسیده باشه خیلی خوش یمن هست که همینطور هم بود .

کاملتر که بخوام بگم خواب دیدم داشتم تو خیابون راه میرفتم که دست یه بچه ای رو هم گرفته بودم و همراهم بود که کنار خیابون روی چرخ آقایی داشت میوه میفروخت خیار سبز و ریز و خیلی خوبی هم داشت کنارش فکر کردم گیلاس هست گفتم میشه یه دونه بردارم وقتی برداشتم دیدم هلو که انقدر خوب رسیده بود که پوستش رو کندم و خوردم اون آقا یه هلو هم داد به همون بچه که با من بود بعد چند تا پلاستیک هم دستم بود خرید کرده بودم و بچه دوید رفت و منم دنبالش که تو یه مغازه رفت و صاحب مغازه گذاشته بود رو میزش وقتی اونجا دیدمش یه پسر بچه تقریبا 4 ساله و خوشتیپ بود و لاغر که موهاشم تقریبا بلند بود و وقتی داشت میخندید دندونهاش هم ریز بود نیشخند دستش رو گرفتم و رفتیم تا اونجا فکر میکردم دختره و برادرزادم هست ولی وقتی دیدمش با خودم گفتم إ این که اون نیست که بعدش بابایی زنگ زد و از خواب بیدار شدم دلم میخواست ادامش رو میدیدم. بعد که با خودم فکر میکردم میگفتم یعنی اون پسربچه بچه ی من بوده که دندون هاش هم به باباش رفته حتما نیشخند.عزیز دلم این پسر بچه یعنی شما بودی عزیزممممممممم که دل مامانی رو بردی.الهی من خودم فدای تک تک سلولهات بشم عشقم بیا مامانی بیا..........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)